کد مطلب:211091 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116
امام صادق و هدهد
فطب راوندی می نویسد علاء بن ثبابه روایت كرده كه خدمت امام جعفرصادق رسیدم دیدم مشغول نماز است من هم گوشه ای نشستم یك هدهد آمد نزدیك نشست و صدائی می كرد حضرت از نماز فارغ شد با آن حیوان سخنی گفت كه من نفهمیدم آن هدهد پرواز كرد رفت پس از آن به من التفات كرد عرض كردم یابن رسول الله من برای چند سؤال آمدم امر عجیبی دیدم فرمود چه دیدی كه به نظرت عجیب آمد گفتم موضوع هدهد كه آمد چیزی گفت شما هم به او چیزی گفتید و رفت.
امام صادق علیه السلام فرمود این هدهد آمد شكایت داشت از ماری كه بچه های او را می خورد من نفرین كردم خداوند عالم آن مار را هلاك كرد تا بچه های هدهد باقی بمانند.
ابن ثبابه عرض كرد ای پسر پیغمبر زن من هم هر وقت بچه می زاید می میرد فرمود مردن بچه های تو از این جهت نیست چون به منزل برگشتی می بینی سگی ماده به خانه تو آمده و زنت طعامی به آن سگ می دهد تو با آن سگ بگو اباعبدالله امر فرموده به تو بگویم دور شو از ما خدا لعنت كند تو را و پس از دور شدن آن سگ اولاد تو باقی خواهد ماند انشاءالله تعالی.
راوی می گوید چون برگشتم چنین كردم سه روز گذشت كه زنم آبستن بود پسری آورد كه باقی ماند.
از این خبر با توجه به سوابقی كه نظایر آن هست می توان استفاده كرد كه سگ در خانواده موجب قطع نسل یا تلف شدن آن می گردد آن میكروبهائی كه از این حیوان به زندگانی آدمی سرایت می كند موجب اتلاف اولاد می گردد و دیگر آن كه حكایتی نظیر این را در عصر خود از یكی از ثقات شنیدم كه این خبر را بدون تردید قبول می توان كرد.
بازرگانی معتبر در شهر قزوین از سیدی بزرگوار كه عكس هر دو موجود است و او عالم و مرتاض اهل فضیلت و كمال نفس بود گفت ساس در خانه ما به قدری بود كه مانند مورچه از ستون كرسی و كنار فرش صف بسته می رفتند و به هیچ نحو دفع آن میسر نشد با هیچ داروئی از بین نرفت به آن سید بزرگوار عرض كردم فرمود برو بزرگتر آنها را بدون اذیت كردن بردار كف دست بگذار بگو سید گفت از خانه من بیرون بروید و بر بیرون درب خانه بگذار من چنین كردم دیدم تمام ساس ها «سرخگ»صف بسته دنبال آن بیرون رفتند و دیگر منزل ما هیچ وقت ساس نداشت - وقتی كه امر یك سید عالم مرتاضی در حیوانات چنین اثر داشته
[ صفحه 277]
باشد امر امام كه سر حلقه ولایت مطلقه دست او است چگونه اثر ندارد - این است برای سعادت دین و دنیا باید از تعلیمات و افاضات اهلبیت عترت و طهارت استفاده كرد.
امام صادق علیه السلام فرمود این هدهد آمد شكایت داشت از ماری كه بچه های او را می خورد من نفرین كردم خداوند عالم آن مار را هلاك كرد تا بچه های هدهد باقی بمانند.
ابن ثبابه عرض كرد ای پسر پیغمبر زن من هم هر وقت بچه می زاید می میرد فرمود مردن بچه های تو از این جهت نیست چون به منزل برگشتی می بینی سگی ماده به خانه تو آمده و زنت طعامی به آن سگ می دهد تو با آن سگ بگو اباعبدالله امر فرموده به تو بگویم دور شو از ما خدا لعنت كند تو را و پس از دور شدن آن سگ اولاد تو باقی خواهد ماند انشاءالله تعالی.
راوی می گوید چون برگشتم چنین كردم سه روز گذشت كه زنم آبستن بود پسری آورد كه باقی ماند.
از این خبر با توجه به سوابقی كه نظایر آن هست می توان استفاده كرد كه سگ در خانواده موجب قطع نسل یا تلف شدن آن می گردد آن میكروبهائی كه از این حیوان به زندگانی آدمی سرایت می كند موجب اتلاف اولاد می گردد و دیگر آن كه حكایتی نظیر این را در عصر خود از یكی از ثقات شنیدم كه این خبر را بدون تردید قبول می توان كرد.
بازرگانی معتبر در شهر قزوین از سیدی بزرگوار كه عكس هر دو موجود است و او عالم و مرتاض اهل فضیلت و كمال نفس بود گفت ساس در خانه ما به قدری بود كه مانند مورچه از ستون كرسی و كنار فرش صف بسته می رفتند و به هیچ نحو دفع آن میسر نشد با هیچ داروئی از بین نرفت به آن سید بزرگوار عرض كردم فرمود برو بزرگتر آنها را بدون اذیت كردن بردار كف دست بگذار بگو سید گفت از خانه من بیرون بروید و بر بیرون درب خانه بگذار من چنین كردم دیدم تمام ساس ها «سرخگ»صف بسته دنبال آن بیرون رفتند و دیگر منزل ما هیچ وقت ساس نداشت - وقتی كه امر یك سید عالم مرتاضی در حیوانات چنین اثر داشته
[ صفحه 277]
باشد امر امام كه سر حلقه ولایت مطلقه دست او است چگونه اثر ندارد - این است برای سعادت دین و دنیا باید از تعلیمات و افاضات اهلبیت عترت و طهارت استفاده كرد.